یک پرنده به شیوه مرموزی جلو خانه خانواده درو قرار گرفت .پرنده ای که نشان بدشانسی .آیا کسی از عمد این پرنده را برای نفرین کردن نانسی و پدرش آنجا گذاشته بود ؟این ماجرای عجیب نانسی را درگیر یکی از پرونده های پدرش وکیل معروف ایالت کرد پرنده ای که به تخریب یک مزرعه و باغ پرندگان برای ساختن یک مجموعه آپارتمانی مربوط می شد.
اثری از کارولین کین با ترجمه بیتا ابراهیمی
(نفرین شده)
سر ظهر بود و داشتم از پله های بلند و زیادی که از ایوان شروع می شد و به حیاط ختم می شد پایین می آمدم که یک دفعه پسر جوانی روبه رویم ظاهر شد ،جا خوردم،زبانم بند آمد ،برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد ،پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد ،آن قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش رابدهم ، بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط واز آنجا هم یک نفس به خانه خودمان رفتم ،زن برادرم خدیجه داشت از چاه آب می کشید ،من را که دید دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد،ترسیده بود گفت «قدم چی شده؟چرا رنگت پریده ؟
کتاب دارای متنی زیبا است
خواندن آن خالی از لطف نسیت
نویسنده کتاب :بهناز ضرابی زاده